مقدمه

در طی سه سال گذشته در خیلی جاها از جمله دانشگاه خودمان تا شرکت ها و سازمان های خصوصی و دولتی موضوع حکمرانی دیجیتال را مطرح کردم. اما جز اینکه گفته شده است این موضوع صرفا یک ادبیات لوکس مدیریتی است فیدبک دیگری دریافت نکرده ام.از این رو سعی کردم تا با بسط این مفهوم از حیث ادبیات موضوع ، کاربردها و گزارش ها این طرز تفکر را نسبت به آن تا حد توان عوض کنم. در همین مسیر چندی پیش با گزارش گارتنر مواجه شدم ، خیلی دوست داشتم که در یک فرصت مناسب از دیدگاه دیگر به موضوع حکمرانی دیجیتال بپردازم که خدا را شکر امروز این فرصت ایجاد شد.

در خصوص حکمرانی دیجیتال ، گارتنر طی ماه های گذشته تحولات زیادی را در ادبیات موضوع به وجود آورده است برای درک این موضوع کافی است دو واژه حکمرانی دیجیتال + گارتنر را در گوگل سرچ کنید تا با تعدد مطالب مختلف مواجه شوید. این تعدد مطالب ، ناشی از آن سلسه مراتب توجه به موضوع حکمرانی دیجیتال البته از دیدگاه گارتنر است. اما در این میان ، یکی از آن گزارش ها نظر من را به خود جلب کرد و به نظر من این گزارش شاید یکی از برجسته ترین توجیهات شرکت گارتنر به موضوع حکمرانی دیجیتال است. موضوع یا دستاوردی تحت عنوان " باز طراحی برنامه های دولتی با هدف همسویی با اولویت های حکمرانی دیجیتال " که اگر فرصتی پیش آید به آن هم خواهم پرداخت. از این رو درک درست این موضوع می تواند زمینه ساز یک شروع متفاوت در بحث های مدیریت دولتی و ساخت و تعریف مدل های جدیدی از حکمرانی باشد آن چه که من در این سال ها تلاش کردم ولی نتوانستم به درستی بیان کنم را گارتنر در این گزارش بیان کرده است.

جایگاه حکمرانی دیجیتال در ادبیات مدیریت دولتی

با وجود این همه ادبیات موضوع در خصوص پارادایم یا شاید هم شبه پارادایم حکمرانی دیجیتال ، شکی نیست که هنوز هم این موضوع سردرگمی های خاص خود را دارد و ابعاد آن به درستی شناسایی نشده است. اما ترس من به عنوان یک محقق در این زمینه این است که با این موضوع (منظور حکمرانی دیجیتال) همچون دولت الکترونیک رفتار شود و در بهترین برداشت گفته شود که حکمرانی دیجیتال چیزی شبیه همان دولت الکترونیک است و به احتمال قوی از یک خانواده هستند که من قویا با این موضوع مخالف هستم و نقدهایی هم در این زمینه دارم که بخشی از آن نقدها را قبل تر در دست نوشته ای به شرح زیر بیان کرده ام.

در دولت الکترونیک تمرکز و تایید بر اینترنتی کردن تمامی پروسه های مصوب و موجود فعلی است اما در دولت و حاکمیت های دیجیتال تمرکز بر اصلاح فرآیندها و پروسه های اداری و دولتی به کمک فن آوری های نوظهور است لذا این دو موضوع از لحاظ ساختار و اهداف با هم تفاوت هایی دارند.

دولت و حاکمیت دیجیتال یک راهبرد جدید جهت مدرنایز کردن ( مدرن کردن ) دولت ها است. دولت دیجیتال موج جدیدی از دولت ها ( مثل دولت خوب ، دولت خدمتگزار ، دولت الکترونیک و ... ) ناشی از ادغام بدنه دولت ها با فن آوری و خدمات دیجیتال است اما این تمام قصه نیست ادغامی که سبب ایجاد تحول در سطح فرآیندها شود از این رو می توان گفت فرآیندها در دولت دیجیتال ثابت نیستند بلکه هوشمندانه و خلاقانه تغییر پذیر هستند.

امروزه واژه دولت هوشمند که هم ردیف و به جای دولت الکترونیک و همچنین هم ردیف با دولت دیجیتال به کار برده می شوند تعاریف خاص خود را دارند دولت هوشمند از لحاظ مفهومی و کاربردی در سطح انتزاع بالاتری قرار دارد همان طور که دولت دیجیتال در سطح انتزاع بالاتری نسبت به دولت الکترونیک قرار دارد ؛ اگر دولت و حکمرانی دیجیتال هدف والای اصلاح پروسه  ها را دنبال می کند ، دولت ها و حکمرانی های هوشمند آتی حتما و قطعا به دنبال بهبود فرآیندهای دموکراتیک و خدمات عمومی به به واسطه فن آوری های نوظهور هستند و اینجا است که جایگاه خط مشی گذاری دیجیتال برای نیل به این اهداف والا پررنگ می شود خط مشی ایران دیجیتال ، تصویر ایران دیجیتال از حضور دیجیتال در حوزه های دیجیتال ، جهت تحقق اهداف دیجیتال دولت ها و حاکمیت های هوشمند آتی است.

از این رو و با توجه به مطالب بالا ، معتقدم که دولت دیجیتال با دولت الکترونیکی و همچنین با دولت 2.0 تفاوت های زیاد و معنی داری دارد و احتمالا بخشی از این شبهه به خاطر هم ردیف قرار دادن واژه های الکترونیک و دیجیتال است اما آنچه که ما می دانیم در مقوله حکمرانی دیجیتال صرفا بحث فن آوری نیست بلکه اراده سیاسی جدید و جدی برای ایجاد تحول و همچنین تقاضای شهروندان برای مشارکت در اداره امور مملکت داری است که الزاما در رویکرد دولت الکترونیک آن موارد وجود نداشتند و یا اگر هم وجود داشته اند عملیاتی نشده اند. لذا در این خصوص ، ادعای من در ارتباط با داده ها و چگونگی استفاده نوین و حتی استفاده غیرقابل پیش بینی از داده هایی است که زمینه ساز تحول بزرگ و حرکت به سمت ایجاد گزاره های درست عقلایی برای تصمیم گیرهای آتی دولت مردان را به وجود می آورد و این همان نکته ای است که تلاش می کنم تا این مفهوم را از یک واژه صرفا لوکس به یک مفهوم نوین قابل تامل تغییر دهم و لازم به ذکر است که این نگاه (حکمرانی دیجیتال) فقط یک سیستم عامل جدید برای عملیات های نوین دولتی نیست چرا که مواد اولیه و تشکیل دهنده یا همان خوراک سیستم عامل های نوین دولتی ، شهروندان و مشاغلی از آنها هستند که در ساخت این سیستم عامل نوین دولتی کاملا مشارکت کرده اند. این جا است که می توان گفت دولت ها پس از این می توانند مسیر صحیحی برای دیجیتالی شدن خود پیدا می کنند و ادعا کنند که مسیر تحقق حکمرانی دیجیتال را میسر کرده اند.

متاسفانه شرایط کشور و جایگاه ایرانی ها در دنیا سبب شده است که خیلی از فرصت های ارزنده را از دست بدهیم یکی از آن فرصت ها که برای من از دست رفته است شرکت در سمپوزیشن های شرکت گارتنر است جایی که می توانم عقاید خودم را به اشتراک بگذارم و از این فرصت برای آشنایی با آدم های و افکارهای مختلف آشنا شوم تا با کسب آن داده ها ابعاد جدیدتری از حکمرانی دیجیتال را کشف کنم.

مطالعات گارتنر در خصوص حکمرانی دیجیتال

شروع مطالعات جدی گارتنر در خصوص مباحث مرتبط با حکمرانی دیجیتال به نیمه دوم سال 2013 بر می گردد زمانی که تحلیلگران شرکت گارتنر به روی مؤلفه های اساسی حکمرانی دیجیتال تمرکز کردند تا بتوانند تحقیقات و توصیه نامه هایی را در این باب منتشر کنند. یکی از آن توصیه نامه ها در خصوص حکمرانی دیجیتال ، گزارشی است تحت عنوان دستورالعمل های نوین برای دولت ها ، منتشر شده سال 2014 که در آن گزارش هشت موضوع اصلی از حکمرانی دیجیتال معرفی شده است.

آنچه که گارتنر در خصوص حکمرانی دیجیتال همگان را توصیه به اندیشیدن کرده است موارد به شرح زیر است:

حکمرانی دیجیتال و

  • سطح مشارکت شهروندان در تصمیم گیری های آتی دولت ها.
  • نوآوری در ارائه انواع خدمات دولتی به واسطه بهره گیری از فن آوری های نوظهور.
  • دولت های باز یا آزاد ، جایی که شهروندان با اعتماد هر چه بیشتر در فعالیت های دولتی مشارکت می کنند.
  • انواع نمایندگی های جدید و غیر متعارف.
  • مدل های جدید کسب و کار دیجیتالی.
  • مدیریت یکپارچه و مشترک مابین شرکت ها و سازمان های دولتی و خصوصی.
  • تعاملات جدید در مقیاس های مختلف با هدف پشتیبانی از انواع خدمات دولتی نوظهور.
  • نوآوری درکار ، نقشی جدید از دولت ها و حاکمیت ها برای حمایت از کسب و کارهای نوآور.
  • تأمین مالی پایدار، برای کسب درآمدهای پایدار و دراز مدت ناشی از تعامل هرچه بیشتر دولت با مردم و بخش خصوصی.

نگاهی بر چرخه گارتنر در خصوص فن آوری های حکمرانی دیجیتال  در سال 2019


مروری بر 5 فن آوری تحول ساز از نقشه سفر حکمرانی دیجیتال

سوال اساسی این است که حکمرانی دیجیتال قرار است چگونه یک دولت ، یک شهر ، یک وزارت خانه یا حتی یک مدرسه را متحول کند و از آن مهمتر اینکه پس از تحقق حکمرانی دیجیتال چه عوامل یا شرایطی ایجاد می شود تا تصمیمات بهتری در مورد آینده توسط آن سازمان ها اتخاذ شود؟ 

خانم آلیا مندونسا ، مدیر ارشد و تحلیلگر شرکت گارتنر بر این باور است که دولت ها و حاکمیت ها پس از این برای حصول اطمینان از تحقق استراتژی های موفق خود بایستی در مراکز متعددی ، از فن آوری های نوظهور خصوصا بزرگ داده ها استفاده کنند و در این زمینه CIO های آن شرکت ها و سازمان ها بایستی در جهت توسعه زیرساخت های IT گام بردارند.

از دید گارتنر 5 فن آوری منتخب در چرخه Hype از نقشه سفر حکمرانی دیجیتال وجود دارد که به شرح زیر می باشند:

1. چت بات ها

چرخه گارتنر در سال 2019 چت بات را در مسیر رشد و تحقق حکمرانی دیجیتال بسیار مفید دانست و از این رو آن را به لیست فن آوری های حکمرانی دیجیتال اضافه نمود ، محققین گارتنر معتقدند که چت بات ها تأثیر قابل توجهی در نحوه تعامل شهروندان با دولت ها به وجود خواهند آورد. از دید گارتنر چت بات های مجهز شده به انواع کانال های ارتباطی و ترکیب آن کانال ها با خدمات هوش مصنوعی ، ابزاری قدرتمند و تحول آور در مسیر تحقق حکمرانی دیجیتال است.

2. دوقولوهای دیجیتال یا همان Digital Twins

دوقلوهای دیجیتال چیست؟

دوقولوهای دیجیتال در واقع ، نمایشی دیجیتالی از یک شی یا یک سیستم فیزیکی هستند. مثلا نمایشی دیجیتالی از ساختمان ها ، کارخانه ها شهرها و حتی دولت ، این ایده برای نخستین بار در ناسا مطرح شد جایی که ناسا برای تشخیص مشکلات خاص ماهواره های خود در مدارهای مختلف راه حل شبیه سازی دیجیتالی را استفاده نمود. اما این اصطلاح ( دوقولوهای دیجیتال ) زمانی عمومی گردید كه گارتنر دوقلوهای دیجیتال را به عنوان یكی از 10 روند برتر فن آوری در سال 2017 معرفی كرد. گارتنر همچنین اعلام کرد كه طی سه تا پنج سال آینده ، میلیارد ها میلیارد دوقلوهای دیجیتال ، توسط انواع مدل های نرم افزاری برای ترسیم پویای اشیا یا سیستم های فیزیکی به شکل دیجیتال آن به وجود خواهد آمد. 

در اصل ، دوقلوهای دیجیتالی نوعی برنامه نرم افزاری است که داده های دنیای واقعی در مورد یک تجسم فیزیکی را به عنوان ورودی می گیرد و با شبیه سازی آن شی یا سیستم حالت های مختلف از آن را در شرایط مختلف سیموله می کند تا نتایج را قبل از ساخت واقعی آن ، در یک محیط آزمایشگاهی مجازی بررسی کند.

بیل فینیستی ، یکی دیگر از مدیران ارشد و تحلیلگر در شرکت گارتنر می گوید دولت ها باید از مفهوم دوقلوهای دیجیتال در مسیر اداره امور استفاده کنند و از دوقلوی دیجیتال به عنوان ابزار عملیات ، فرماندهی و کنترل خودکار در برنامه ریزی ها و خط مشی گذاری های خود استفاده نمایند این کار سبب می شود که پس از این دولت ها و حاکمیت ها انواع سناریوها و خط مشی ها خود را در یک محیط مجازی به آزمایش بگذارند و نتایج و پیامدهای کارها و تصمیمات خود را در یک محیط سیموله شده ببینند.

در مفهوم دوقلوهای دیجیتال ، نیازی به کلون کامل کل دولت و قوانین آن نیست. برای شروع ، آنها می توانند یک جلوه ای دیجیتالی ساده از یک جنبه یا یک واحد یا بخشی خاصی از دولت باشند. امروزه در خیلی از کشورها از دوقلوهای دیجیتالی به عنوان ابزارهای نوین مدیریت دولتی استفاده می شود از جمله آنها می توان به تأسیسات تصفیه آب در سوئد و یا ایستگاه های ریلی در چین و ایالات متحده اشاره نمود.

3. زنجیره بلوکی

زنجیره بلوکی یا همان بلاکچین پتانسیل تغییر خدمات دولت را در جهت شفاف سازی و معتبرسازی انواع تعاملات و معاملات دولتی را دارد. این احتمال وجود دارد که به واسطه بهره برداری از فن آوری زنجیره بلوکی بسیاری از کارکردهای سنتی در دولت ها و حاکمیت ها مانند رای گیری ، بررسی سوابق عمومی ، تهیه و نظارت بر بخش های مختلف دولتی همگی بر این بستر جدید پایه گذاری شوند.طبق گزارش گارتنر امروز در سازمان های دولتی و خصوصی آمریکا نزدیک به 7٪ آنها از سیستم ها و سامانه های blockchain مختص خود استفاده می کنند.

4. بازار داده ها

بازارهای تبادلاتی داده ها ، بسترهایی تعاملی برای تبادل انواع داده های ساختار یافته و ساختار نیافته هستند. آنها حقیقتا جریان های ارزشمندی را برای کاربری ها و استفاده های عمومی و خصوصی ایجاد می كنند و اساسا زمینه همكاری بین دولت ، صنعت و شهروندان هستند.در نگاهی دیگر بازارهای داده یک محیط نوآوری برای ایجاد انواع مدل های جدید تجاری ، اقتصادی ، سیاسی ، فنی و مهندسی ، بهداشتی و ... در اکوسیستم دیجیتال هستند به این خاطر است که بسیاری از مسئولان ارشد اطلاعاتی آمریکا (سیا) چشم انتظار تحقق شهرهای هوشمند هستند تا به واسطه دسترسی به این بازارها ، به اطلاعات دقیق و لازمی که مد نظر دارند برسند.

5. فضای کاری هوشمند

فضاهای کاری هوشمند یکی از جلوه های تحقق فن آوری اینترنت اشیاء (IoT) و هوش مصنوعی است فضاهایی که پس از این برای مجریان و بهره برداران مقوله های برنامه ریزی منابع ، هماهنگی خدمات ، ایجاد تسهیلات ، اشتراک گذاری اطلاعات بهتر و سریع تر می شود.مزایای فضاهای کاری هوشمند بسیار متنوع هستند مزایایی که هدف آنها بهبود بهره وری کارکنان و افزایش تجربه مشتری و خدمت رسانی سریع و باکیفیت است.

نتیجه گیری:

امید است که چنین گزارش ها و تحلیل هایی در خصوص حکمرانی دیجیتال سبب تغییر نگرش نسبت به این مقوله جدید شود چون ترس اصلی من این است که خیلی از کشورها از جمله آنها عربستان سعودی در حال برنامه ریزی جدی و مهمی در این مسیر هستند اما در کشور ما متاسفانه در حد یک واژه لوکس مدیریتی باقی مانده است.