هشت فن آوری مخربی که به ما می گوید قوانین برای گذشته است با قوانین در آینده نمی توان زندگی کرد؟!                     این جمله دقیقا بدان معنی است که بایستی به آینده توجه داشت ، در زندگی فعلی ما ، قوانینی حاکم است که خواسته یا نا خواسته تابع آنها هستیم. یکی از آن قوانین ، دانش افزایی است که به واسطه آن مهارت های لازم را جهت کسب شغل مطلوب و آتی خود به دست آوریم. اما آیا شرکت در این ضیافت اندیشه ورزی آن هم در دنیای شبه دیجیتال امروزی ، ما را واقعا واجد شرایط در آینده پیش رو می کند؟ برای پاسخ به این سوال ، فن آوری هایی را که امروز استفاده می کنیم با فن آوری هایی که  در آینده بازنشستگی خود (حدود 20 سال آینده) با آنها مواجه خواهیم شد را مقایسه کنید تغییر بسیار وحشتناک خواهد بود.

 لذا یک سوال، این جریان برای شما چه معنایی دارد؟ پاسخ ساده است متخصصان باهوش و کارآزموده فعلی کارگران فن آوری اطلاعات قرن بیست یکم خواهند شد اگر و به شرطی که به طور مداوم به آموختن و ضرورت آن توجه نداشته باشند. از مقدمه که خارج شویم می خواهیم ببینیم آن هشت فن آوری چگونه زمینه ساز تحول خواهند شد.

یک هوش مصنوعی ، می دانیم هوش مصنوعی سیستم های کامپیوتری ساخته دست بشر است که برای تقلید هوش انسان و انجام کارهای چون شناخت تصاویر ، الگوهای گفتاری و تصمیم گیری ها و امثالهم می پردازد ، گفته می شود این هوش قرار است کارها و تصمیم های ما را به مراتب بهتر و سریع تر انجام دهد.

گفته می شود در جامعه فعلی آمریکا از هر شش آمریکایی پنج نفر آنها به طور مستقیم یا غیر مستقیم از خدمات هوش مصنوعی استفاده می کند. اولین شوک توسط این فن آوری وارد خواهد شد. جایی که خیلی از مشاغل به اتمام می رسد و یا دیگر ضرورت ندارد چون فن آوری هوش مصنوعی به تنهایی یا ترکیب با دیگر فن آوری های هشت گانه به سرعت اخلال گر سیستم ها و روال های سنتی خواهند شد ، اما این ته دنیا نیست در یک پیش بینی از پاندیتس گفته می شود که تا سال دوهزار و بیست و سه ، بیش از بیست و سه میلیون شغل مرتبط با هوش مصنوعی در دنیا به وجود خواهد آمد که ساده ترین آنها معمار هوش مصنوعی است اما نظرتان در مورد متخصص آزمایشگاه پاتولوژی با گرایش هوش مصنوعی چیست؟! اساسا این افراد چرا باید نحوه کار کردن با هوش مصنوعی را بلد باشند و یا مجبور به استفاده از این فن آوری باشند.

دومی باز از خانواده هوش مصنوعی است و آن فن آوری یادگیری ماشینی است. اما جای سوال دارد که این فن آوری که خود زیر شاخه ای از فن آوری مادرش ، هوش مصنوعی است چرا به تنهایی به عنوان یک فن آوری مخرب شناخته شده است. جواب سوال در این پاسخ است که مهمترین فرق این فن آوری با فن آوری مادر ، مربوط به سبکی از برنامه ریزی است که سیستم ها برای انجام آن برنامه ریزی نشده اند لذا مجبور به یادگیری می باشند. این فن آوری به سرعت چشم گیری ، در خیلی از صنایع در حال رشد و تکامل است به طوری که پیش بینی می شود تنها در دو سال آینده بازار نه میلیارد دلاری را به خود اختصاص دهد برای درک عمیق تغییر و تحولات ناشی از این فن آوری کافی است یک جستجویی در عناوین مشاغل نوظهور در لینکداین بزنیم ، گزارش شده است بیش از دو هزار عنوان شغلی جدید در این شبکه اجتماعی محبوب ، تعریف و درخواست شده است که تا قبل از این شرکت ها تنها به یک عنوان کلی آن ، همان مهندس هوش مصنوعی گرایش یادگیری ماشینی کفایت می کردند. نظرتان در مورد شغلی با عنوان متخصص خط مشی گذاری در محیط های پیچیده با گرایش یادگیری ماشینی چیست؟!

سومی ، روباتیک است یکی از قدیمی ترین و جذاب ترین ها از دوران کودکی ، از فیلم ها و تخیل ها تا به دنیای تمام اتومات امروزی ... هر وقت حرف از اتوماسیون و ربات پیش می آید اولین و محتمل ترین برداشت از آن بیکاری پس از استخدام آن است ،اما امروزه ربات ها فقط یک آدم آهنی نیستند انواع مختلفی دارند، نظیر ربات هوشمندی که به ایمیل های شما به صورت هوشمندانه و تخصصی پاسخ می دهد تا رباتی که از یک مریض یا حیوان خانگی مراقبت می کند. می گویند چهل و پنج درصد از کارهایی که انجام می دهیم را می توان پس از این به ماشین ها سپرده و آنها هستند که به موقع و بهترین شکل ممکن و با کمترین هزینه کارهای ما را انجام خواهند داد. در تحقیقی که توسط شرکت فورستر انجام شده گفته می شود این فن آوری خطر ایجاد بیکاری نه درصدی را در کل دنیا  ایجاد می کند اما این در حالی است که مک کینزی چنین اعتقادی ندارد آن شرکت بر این باور است که بیش از پنج درصد از مشاغل فعلی را نمی توان به این ربات ها محول نمود. لذا برای شما متخصص امروزی که در رزومه خود ، کارکردن با مجموعه آفیس مایکروسافت را به عنوان یک مهارت وارد نموده اید، جالب است بدانید که در آینده نزدیکی یک بات ساده ، تقریبا تمامی آن کارها را انجام خواهد داد ، اما متخصصی موفق خواهد بود که طرز استفاده و کارکردن با انواع بات ها و یا حتی ساخت آنها را آموخته باشد نظرتان در مورد شغل بازاریاب مسلط به طراحی انواع بات های بازاریابی و فروش به عنوان یکی از مهارت های پایه ای او چیست؟!

چهارمی ، محاسبات ابری است امروزه بازیگران اصلی این حوزه شرکت های خدمات وب آمازون و گوگل هستند که در این حوزه بر بخش وسیعی از بازار تسلط یافته اند و دلیل آن هم ساده است چون تقریبا اکثر مشاغل در کشورهای پیشرفته و صنعتی در حال مهاجرت دادن خدمات سازمانی و ماشینی خود بروی انواع ابرها هستند و این امر در آن کشورها دیگر به عنوان یک خدمت نوظهور تلقی نمی شود و برعکس یک نیاز پایه و ضروری محسوب می شود. آن چه در این جا اهمیت دارد خدمتی است تحت عنوان خدمات ابری در لبه که در حال فراگیری است. از این رو شرکت ها بر این باور هستند که برای انجام محاسبات دقیق و بی عیب ، بهتر است خیلی از خدمات را اصلاحا در لبه آن محاسبه و پردازش نمود ، خصوصا برای آن دسته از فعالیت ها و اموری که مقوله زمانی پراهمیت است یا بعد مسافت و شرایط انتقال داده به مرکز داده مرکزی مقدور نیست و یا گران است. این جا است که مراکز داده کوچک و محلی بسیار پراهمیت و ضروری می شوند بهترین مثال آن ، انواع خدمات حوزه اینترنت اشیا خواهد بود اگر می خواهید درک درستی از این نیاز داشته باشید لازم است بدانید در کشور ما ، امسال یعنی نود و نه شمسی حدود یکصد میلیون دستگاه آمده اتصال وجود دارد ، حال تصور فرمایید در آینده اتصال های چندگانه و همه گیر برای ذخیره سازی داده های آنها به چه سطح زیرساخت و متخصص با دانش ترکیبی از اینترنت اشیا و محاسبات ابری لازم داریم تا بتوانند به صورت محلی در شهرهای مختلف خدمات اپراتورهای هوشمند صنعتی را پشتیبانی کنند.

پنجمی و یکی از جذاب ترین ها برای من واقعیت مجازی و واقعیت افزوده مجازی است. اساسا تماشای سریال بی نظیر صد ، من را ترغیب به نوشتن این متن کرد زندگی جدیدی برای بشر که در دنیای امروزی به نظر می رسد غوطه ور در این تخیلات شده است اما در آینده ای نزدیک با آنها زندگی ، مجادله و رقابت خواهد کرد. مخصوصا زمانی که پشت این فن آوری ها هوش مصنوعی نشسته باشد.

اگر سریال صد را ندیده اید حتما برای دیدن آن وقت کافی بگذارید ، ما در آینده نزدیکی با انواع مختلفی از شبیه سازها و دستیار ها مواجه خواهیم شد درست است که امروز ماحصل یکی از آنها بازی پوکمون گو و نظایر آن شده است و صرفا یک جنبه سرگرمی برای ما دارد ولی در آینده نزدیکی آنها بخش عظیمی از آموزش های برخط ، سرگرمی ها ، بازی ها ، بازاریابی های ما خواهند شد در این زمینه شرکت های گوگل و سامسونگ به شدت و شانه به شانه هم در حال رقابت و خلق محصولات جدید هستند ، آنها در سال گذشته تعداد زیادی از محصولات استارت آپ های نوآور را در سرتاسر دنیا خریداری و به مالکیت شرکت خود در آورده اند، آنها بیشتر از یک برنامه نویس احتیاج به متخصصی دارند که ذهنی آینده نگر داشته باشد تا بتواند با خلق محصولات ترکیبی ، ارزش افزوده های جدیدی را برای آنها حاصل آورد. لذا اگر در آینده نزدیک مدیر شما ، یک دستیار مجهز شده به هوش مصنوعی بود خیلی تعجب نکنید چون به احتمال قوی دیگر نمی توانید با دروغ های مصلحتی از او تقاضای مرخصی کنید.

ششمی ، امنیت سایبری است که هر وقت حرف آن پیش می آید آدمی یاد پلیس فتا و وحید خزایی می افتد در حال حاضر بیش تر شبیه یک ابزار پلیسی و امنیتی است تا یک فن آوری نوظهور و مخرب در آینده ، اما می دانیم با ظهور سایر فن آوری و تجاری شدن آنها ، خطر هکرهای بدخواه و تجارت های پشت آن بیش از گذشته خواهد شد. هکری را تصور نمایید که به سیستم های آزمایشگاه خون نفوذ کرده و داده ها را تعمدا دستکاری می کند چون در پشت پرده با یک شرکت داروسازی شراکت کرده است. از این رو و مطابق با این واقعیت مجبوریم از خودمان و دارایی های آتی خودمان دفاع کنیم. شاید امروز متخصص امنیت سایبری برای شرکت استخدام کنیم ولی اگر روزی نگهبان هایی با تخصص امنیت سایبری را در روزنامه ها دیدید تعجب نکنید چون به احتمال قوی دنیای پسا اینترنت اشیا دنیای امن و به مانند گذشته نخواهد بود.


هفتمی ، زنجیره بلوکی است (مرموزترین فن آوری ها) از یک جهت می گویند مفید است و ابزاری است برای کاهش انواع فسادهای مالی و قدرت طلبی حاکمان و از طرف دیگری می گویند اگر این فن آوری به دست نااهل خود برسد چه خواهد شد؟ لذا واقعا نمی دانیم سررشته داده های توزیع شده ما به دست چه کسانی خواهد افتاد و با دارایی های ما چگونه معامله خواهند کرد. با تمام این تفاسیر و ابهامات ، امروزه صنایع زیادی هستند که در حال مهاجرت دادن داده های خود از حالت متمرکز به سمت شبکه توزیع شده هستند آنها بالعکس این برداشت های منفی گرایانه نسبت به فن آوری های نوظهور فکر می کنند چون اعتقاد دارند تجارت آینده در داده هایی است که نزد مردم است نه در سیلوهای خاک خورده شرکت ها ، از این رو در آینده دیگر مهم نیست که چه شغلی دارید مهم قوانین حاکم بر دفتر کل های توزیع شده است که به عنوان یک دانش پایه ، بایستی خوب آن را آموخته باشید چون چه بخواهید و چه نه ، در روزگاری نه چندان دور بخش زیادی از داده های شما در این دفاتر کل توزیع شده قرار خواهد گرفت و پس از این ، تخصص اشاره شده یک امر و مهارت پایه شمرده می شود.

هشتمی و آخری دنیای اینترت اشیا است کاری که بنده از سال نود و یک به صورت رسمی از شرکت ایرانسل آن را آغاز نمودم این یکی با سایر فن آوری ها متفاوت است چون خیلی نرم و آهسته بدون اینکه شما متوجه شوید در حال رخ دادن و آلوده سازی شما است ظاهرا یک تلوزیون هوشمند یا یخچال هوشمند می خرید اما آنها در حال متصل کردن شما به کسب و کارها و خط مشی های خودشان هستند ما هنوز درک درستی از دنیای همه چی متصل نداریم و صرفا آن را یک ترند می دانیم ولی واقعیت آن چیزی است که قرار است پس از عملیاتی سازی شبکه نسل پنجم مخابراتی رخ دهد و پاسخ آن ساده است ، آن اتصال ها چیزی جز کنترل همه امورات روزانه شما نیست آنها حتی با تعداد قدم های شما هم کار خواهند داشت پس باید کمی محتاط تر عمل نمود.

جمع بندی :

حال در این دنیای رازآلود چگونه باید زندگی کرد ، حکمران بعدی کیست و چیست کدام مغز متفکری حاکمیت را به دست خواهد گرفت و آینده چگونه ساخته خواهد شد و ما کجای آن ترسیم قرار داریم. لذا دیگر نمی توان گفت تفاوت فرق بین سوار بر اسب بودن و اسب راندن است تفاوت در شما را سوار اسب کردن و اسب شما را در اختیار گرفتن خواهد بود.


با تشکر از نیکیتا دوگگال بابت متن زیبای که نوشته است. بنده حسب ذوق شخصی آن را از قلم اصلی نویسنده خارج نمودم.